سایت دهکده::شعر-کتاب-اشعار استاد صغیر اصفهانی-دانلود مداحی-خرید دیوان استاد صغیر-مصیبت نامه استاد صغیر



سید جعفر طباطبائی

مداحی های شب دوم محرم 91 سید جعفر طباطبایی


دریافت فایل ها در ادامه مطلب...


روی چشام پاتو میزاری

عجب روزی خدا به من داد

یکی گذاشته سر روی دیوار


التماس دعا


ما را در اینستاگرام دنبال کنید:

https://www.instagram.com/saghir_esfahani/


www.dehkadeshop.ir






نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 3967
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive

سید جواد ذاکر

مداحی های هشتم محرم 83 مرحوم سید جواد ذاکر


دریافت فایل ها در ادامه مطلب...


غم می کشدم ساقی

وقتی حسین ابن علی یاد پیمبر میکنه


التماس دعا


ما را در اینستاگرام دنبال کنید:

https://www.instagram.com/saghir_esfahani/


www.dehkadeshop.ir




نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 4146
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive

دانی ز چه کعبه غرق انوار آمد/روشن ز تجلی در و دیوار آمد

در سیزده رجب ز رخسار علی/ماه شب چارده پدیدار آمد

 

بقیه رباعی ها در ادامه مطلب...

یا شاه نجف ببین من حیران را/محروم مران ز درگهت مهمان را

ای شاه تو میزبان خوان فلکی/اطعام کن این گدای سرگردان را

 

حقا که علی به حق بود مظهر ذات/زیرا که ز حق ظاهر از او گشت صفات

چون ذات و صفات عین یکدیگر شد/اظهار صفات،ذات را کرد اثبات

 

هر کس ز محبان شهنشاه ولی است/ز اصحاب یمین به حکم برهان جلی است

باشد علی و یمین مطابق به عدد/اصحاب یمین محقق اصحاب علی است

 

در مخزن لایموت دردانه علی است/در کون و مکان امیر فرزانه علی ا ست

در کعبه ظهور کرد تا بر همه کس/معلوم شود که صاحب خانه علی است

 

در کعبه و در کنشت موجود علی است/عالم همه طالبند و مقصود علی است

نیک ار نگری حقیقت اشیا را/ز آئینه کائنات مشهود علی است

 

دانی چه بود حاصل اخبار رُوات/آید چه به کف ز عقل و نقل و آیات؟

ایمان که تو را می دهد از کفر نجات/آن مهر علی است بر محمد صلوات

 

نُه چرخ که بر فراز هم نُه طبق است/از دفتر مدح مرتضی یک ورق است

دیدار حق ار طلب نمائی حق را/در شخص علی ببین که مرآت حق است

 

من دیده به احسان علی دارم و بس/سر در خط فرمان علی دارم و بس

هر کس زده دست خود به دامان کسی/من دست به دامان علی دارم وبس

 

گر مهر علی به سینه داری خوش باش/ویرانه صفت دفینه داری خوش باش

روزی که شوند غرق یم ناخلفان/تو نوح صفت سفینه داری خوش باش

 

قومی به جهان ز حب دنیا محظوظ/خلقی به خیال خلد و طوبی محظوظ

ارزانی آن دو فرقه باد این دو مقام/مائیم فقط به عشق مولا محظوظ

 

کردیم اگرچه عمر بیهوده تلف/جز نامه معصیت نداریم به کف

از محشرمان هیچ غمی نیست که ما/هستیم غلام درگه شاه نجف

 

یا شاه نجف مخواه مضطر گردم/محروم ز فیض عام این در گردم

با دست تهی نزد کریم آمده ام/مپسند که با دست تهی برگردم

 

التماس دعا

اگه خوشتون اومد نظر یادتون نره

یا علی

رباعیات به صورت کامل،در کتاب دیوان اشعار استاد صغیر اصفهانی،چاپ هجدهم صفحات 453 تا 470 موجود می باشد.


دوستان می توانند جهت خرید کتابهای دیوان اشعار و مصیبت نامه ی استاد صغیر با شماره های زیر تماس بگیرند یا ایمیل بزنند:

فروشگاه صغیر: 34459451-031

محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876

msaghira@gmail.com


یا علی مدد



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 3991
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive

مداحی های شب پنجم محرم ۱۳۸۱ مرحوم سید جواد ذاکر و حمید علیمی در هیئت دیوانگان حسین علیه السلام کاشان

سید جواد ذاکر حمید علیمی


دریافت فایل ها در ادامه ی مطلب...


روضه مرحوم ذاکر

اگه دیونه ندیده ای

دوسش دارم

ای که در باغ ولا علیمی

همه عالم بدونن علیمی

پرچمی بر قله عالم زدند

گوش بکنین داره میاد


التماس دعا


ما را در اینستاگرام دنبال کنید:

https://www.instagram.com/saghir_esfahani/


www.dehkadeshop.ir




نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 4538
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive

به مناسبت ایام عیدالله الاکبر عید غدیر،در مدح مولی الموالی امیرالمومنین حیدر کرار صلوات الله و سلامه علیه،قصیده زیبای مرحوم استاد صغیر را تقدیم پیشگاه آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می نمائیم.


روزگاری شد که مدح حضرت مولاست کارم

کارم این است و خوش است الحمدلله روزگارم


روزگاری بهتر از این چیست کاندر روزگاران

چون نمانم من بماند مدح مولا یادگارم


بقیه شعر در ادامه مطلب...


مزرع هر دل که در آن هست بذر مهر حیدر

من ز جوی طبع در آن پاک مزرع آبیارم


این شنیدستی که اندر لیلة الاسری پیمبر

اشتران را دید،من خود اشتری از آن قطارم


ور نداری باور و حجت همی خواهی نظر کن

بر کتاب مدح او در دست من کاین هست بارم


تا علی را مدح گویم،تا گدای کوی اویم

راستی از سلطنت با اینکه عورم هست عارم


افتخار دیگران گر هست جاه و مال و منصب

من غلام حیدرم این بس به دوران افتخارم


آنچنان مستم ز جام ساقی کوثر که دانم

نفخه صور قیامت هم نسازد هوشیارم


بنده ی عشق وی ام گو تا بدانند اهل عالم

خم شدن اینجا نمی شاید که من اشترسوارم


فاش از عشقش اناالحق گویم و در دعوی خود

پایدارم ور بیفتد کار بر بالای دارم


من به دنبال وی اینجا آمدم افتان و خیزان

ور نه هرگز اندر این عالم نیفتادی گذارم


از دل خود هرچه می پرسم ز رسم و راه و آئین

گوید اینها چیست من از عشق حیدر بی قرارم


گر ز سودای علی سازم جنون خویش ظاهر

می کنند این عاقلان مانند طفلان سنگسارم


آنکه می خواند مرا غالی،قصور خود نداند

هر چه خواهد گو بگو من عاشق شیدای یارم


با علی باشد همه کار خدا،من کار خود را

گر گذارم با علی،باشد چه نقصانی به کارم؟


یا علی ای مظهر ذات و صفات حیّ بی چون

خود تو دانی پای تا سر بنده عجز و انکسارم


گر مرا بر آستان خوانی زهی بخت سعیدم

ور مرا از در برانی وای بر حال فکارم


گر به دوزخ می فرستی خود توئی مولا و میرم

ور به جنّت می بری هستی تو صاحب اختیارم


پادشاها من صغیر مستمندم کز دو عالَم

گشته ام مستغنی و بر حضرتت امیدوارم


هر چه هستم از تو هستم در نگر از چشم لطفم

یعنی آور از میان بحر محنت بر کنارم


التماس دعا

 

متن کامل این قصیده در کتاب دیوان صغیر اصفهانی چاپ هجدهم صفحه 79 موجود می باشد.

 

دوستان می توانند جهت خرید کتابهای دیوان اشعار و مصیبت نامه ی استاد صغیر با شماره ی زیر تماس بگیرند یا ایمیل ارسال کنند:


محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876


msaghira@gmail.com


ما را در اینستاگرام دنبال کنید:

https://www.instagram.com/saghir_esfahani/


یا علی مدد



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 2822
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive

غدیریه مخمس در مدح مشعل نور هدایت،منبع فیض ولایت،یعسوب الدین،شهاب الثاقب،اسدالله الغالب،سلطان سریر انما ولیکم الله،صدر نشین محفل من کنت مولاه،مظهرالعجائب،برهان الذاکرین،قسیم جنت و دوزخ،آئینه سر تا پا نمای الهی،مکمل بنی آدم،وصی حضرت خاتم،الهژبرالثاقب،امیرالمومنین،مولانا و مقتدانا علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه و علی ابنائه المعصومین

ز ریا و کبر بگذر جلوات کبریا بین---به مقام سعی دل را همه روضة الصّفا بین/

به خم غدیر امروز تجلی خدا بین---به ملا لقای حق را به لقای مرتضی بین/

که خدای جلوه گر شد به لباس مرتضائی/

متن کامل شعر در ادامه مطلب...


اگرش خدای خوانم به یقین رضا نباشد---وگرش جدای دانم به خدا روا نباشد/

اگراو خدا نباشد ز خدا جدا نباشد---بود این عقیده من که گر او خدا نباشد/

به خدا قسم که داده است خدا به او خدائی/

اگرت خدای بخشد دل پاک و جان طاهر---ببری به این سخن پی که چه اول و چه آخر/

برسی بدین معما که به باطن و به ظاهر---چو ز چشم جان ببینی به حقیقت مظاهر/

علی است و بس که بر خود شده گرم خودنمائی/

مدد از علی طلب کن که به هر بلا و هر غم---متوسل جنابش دل آدم است و خاتم/

چه سمائی مسبّح چه زمینی مکرِّم---به خدای هر دو گیتی ز کسی به هر دو عالم/

به جز از علی نیاید هنر گره گشائی/

به اماکن و نواحی به مساکن و مراحل---به قبایل و عشایر به طوایف و سلاسل/

همه فیض اوست جاری همه لطف اوست شامل---فلک خمیده بالا نه اگر از اوست سائل/

بگرفته است بر کف ز چه کاسه گدائی؟/

بود او مولف و بس به کتابهای دیرین---بود او مربی و بس به مربیان آئین/

رشحات علم دانی به بشر شد از که تلقین؟---به خدا قسم علی بود که ابتدای تکوین/

به ابوالبشر بیاموخت کتاب ابتدائی/

اگرت بهشت باید ره آن دهم نشانت---به طریقه علی رو که رساند این به آنت/

چو ولای او نداری به سقر بود مکانت---ز نسیم خلد بوئی نبرد مشام جانت/

همه عمر اگر بپوئی ره زهد و پارسائی/

پی سعد و نحس طالع چه منجمت سرآید؟---شنوی چو نام حیدر غمت ار ز دل زداید/

به دو عالمت یقین حق در میمنت گشاید---وگرت کدورت افزود به رنج و غم فزاید/

بود این محک تو را بس پی بخت آزمائی/

علی ای که جز به عشق تو نبوده های و هویم---علی ای که جز به ذکر تو نبوده گفت و گویم/

 می عشق توست تنها به صراحی و سبویم---پی آب زندگانی ره ظلمت از چه پویم؟/

که رسیده ام ز خاک در تو به روشنائی/

علی ای که ذات پاکت زده کوس بی مثالی---ملکوت را تو مالک جبروت را تو والی/

به تو زیبد و بس این هم که خدات خوانده غالی---سر هر کسی نیرزد به کلاه ذوالجلالی/

تن هر کسی نزیبد به ردای کبریائی/

علی ای که هست دلها همگی در آرزویت---به دو مطلب است اینک نظر صغیر سویت/

یکی اینکه خوانی او را ز  ره کرم به کویت---دگر اینکه بر در حق طلبد ز آبرویت/

که دهی ورا به کلی تو ز غیر خود رهائی

                                                                                                                                  صغیر اصفهانی

 

التماس دعا




متن کامل این قصیده در کتاب دیوان صغیر اصفهانی چاپ هجدهم صفحه 146 موجود می باشد.

 

دوستان می توانند جهت خرید کتابهای دیوان اشعار و مصیبت نامه ی استاد صغیر با شماره های زیر تماس بگیرند یا ایمیل بزنند:

فروشگاه صغیر: 34459451-031

محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876

msaghira@gmail.com

یا علی مدد



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 3279
امتیاز به مطلب:

در مدح و ذکر مصائب مولانا اباعبدالله الحسین علیه السلام


همه بوی نافه سحرگهان به مشام جان ز صبا رسد

نکنم اگر که خطا صبا ز دیار کرببلا رسد


به زمین کرببلا اگر گذری دمی شنوی همی

که نوای ناله ی العطش ز خیام شه به سما رسد


بقیه ی شعر در ادامه ی مطلب...


که بجز حسین علی ز جان بخرد بجان و تن از وفا

به وی آنچه در ره عشق حق غم و درد و رنج و بلا رسد


چه رسید از غم اکبرش بنگر که در دم نزع جان

سر کشته ی پسر جوان به پدر ز غصه چه ها رسد


که شنیده جز شه تشنه لب طلبد کس آب و به جای آن

به گلوی طفل رضیع وی ز عدو خدنگ جفا رسد


ز چه رو کند به تنور جا ز جفای دشمن بی حیا

سر انوری که ز نور آن به مه و ستاره ضیا رسد


به کدام دین سر بی تنی که کند کلام خدا بیان

به لبش علانیه چوب کین به میان طشت طلا رسد


غم نینوا زده آنچنان به دل صغیر حزین شرر

که به گوش خلق جهان از او همه دم خروش و نوا رسد

 

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین الشهید


التماس دعا

 

متن کامل این شعر زیبا در کتاب مصیبت نامه ی استاد صغیر اصفهانی چاپ هفدهم صفحه 85 موجود می باشد.

 

دوستان می توانند جهت خرید کتابهای دیوان اشعار و مصیبت نامه ی استاد صغیر با شماره ی زیر تماس بگیرند یا ایمیل ارسال کنند:


محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876


msaghira@gmail.com


ما را در اینستاگرام دنبال کنید:

https://www.instagram.com/saghir_esfahani/


یا علی مدد



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 2665
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive

تسلیت به مناسبت تاسوعای حسینی به پیشگاه قطب دایره ی امکان،حضرت بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء


در مدح و مصیبت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام


ای امیری که علمدار شه کرببلائی

اسد بیشه ی صولت،پسر شیر خدائی


به نسب پور دلیر علی،آن شاه عدو کش

به لقب ماه بنی هاشم و شمع شهدائی


بقیه ی شعر در ادامه ی مطلب...


یک جهان صولت و پنهان شده در بیشه ی تمکین

یک فلک قدرت و تسلیم به تقدیر و قضائی


من چه خوانم به مدیح تو که خود اصل مدیحی

من چه گویم به ثنای تو که خود عین ثنائی


بی حسین آب ننوشیدی و بیرون شدی از شط

تو  یَمِ فضل و محیط ادب و بحر حیائی


دستت افتاد ز تن،مشگ به دندان بگرفتی

تا مگر دست دهد باز سوی خیمه گه آئی


گره ی کار تو نگشود چو از دست همانا

خواستی تا مگر آن عقده ز دندان بگشائی


هیچ سقا نشنیدم که لب تشنه دهد جان

جز تو ای شاه که سقای یتیمان ز وفائی


چشم امید صغیر است به سوی تو و خواهد

که به سویش نظری هم تو ز رأفت بنمائی


التماس دعا


متن کامل این شعر زیبا در کتاب مصیبت نامه ی استاد صغیر اصفهانی چاپ هفدهم صفحه ی 183 موجود می باشد.

 

دوستان می توانند جهت خرید کتابهای دیوان اشعار و مصیبت نامه ی استاد صغیر با شماره ی زیر تماس بگیرند یا ایمیل ارسال کنند:


محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876


msaghira@gmail.com


ما را در اینستاگرام دنبال کنید:

https://www.instagram.com/saghir_esfahani/


یا علی مدد



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 2717
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive

متن کامل قصیده مطوّل و زیبای مرحوم استاد صغیر اصفهانی در مدح حضرت مولا امیرالمومنین علیه السلام که رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان اهل بیت علیهم السلام به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در تاریخ 20 فروردین 94 به آن اشاره فرمودند:

 

روزگاري شد که مدح حضرت مولاست کارم

کارم اين است و خوش است الحمدلله روزگارم

 

بقیه شعر در ادامه مطلب...


روزگاري بهتر از اين چيست کاندر روزگاران

چون نمانم من بماند مدح مولا يادگارم

مزرع هر دل که در آن هست بذر مهر حيدر

من ز جوي طبع در آن پاک مزرع،آبيارم

اين شنيدستي که اندر ليلة الاسري پيمبر

اشتران را ديد،من خود اشتري از آن قطارم

ور نداري باور و حجت همي خواهي نظر کن

بر کتاب مدح او در دست من کاين است بارم

تا علي را مدح گويم تا گداي کوي اويم

راستي از سلطنت با اين که عورم هست عارم

افتخار ديگران گر هست جاه و مال و منصب

من غلام حيدرم اين بس به دوران افتخارم

آنچنان مستم ز جام ساقي کوثر که دانم

نفخه ي صور قيامت هم نسازد هوشيارم

بنده ي عشق وي ام گو تا بدانند اهل عالم

خم شدن اينجا نمي شايد که من اشتر سوارم

فاش از عشقش انا الحق گويم و در دعوي خود

پايدارم ور بيفتد کار بر بالاي دارم

من به دنبال وي اينجا آمدم افتان و خيزان

ورنه هرگز اندر اين عالم نيفتادي گذارم

از دل خود هر چه مي پرسم ز رسم و راه و آئين

گويد اينها چيست من از عشق حيدر بي قرارم

گر ز سوداي علي سازم جنون خويش ظاهر

مي کنند اين عاقلان مانند طفلان سنگسارم

آنکه مي خواند مرا غالي،قصور خود نداند

هرچه خواهد گو بگو من عاشق شيداي يارم

با علي باشد همه کار خدا،من کار خود را

گر گذارم با علي،باشد چه نقصاني به کارم

يا علي اي مظهر ذات و صفات حيّ بيچون

خود تو داني پاي تا سر بنده عجز و انکسارم

گر مرا بر آستان خواني زهي بخت سعيدم

ور مرا از در براني واي بر حال فکارم

گر به دوزخ مي فرستي خود تويي مولا و ميرم

ور به جنّت مي بري هستي تو صاحب اختيارم

پادشاها من صغير مستمندم کز دو عالم

گشته ام مستغني و بر حضرتت اميدوارم

هرچه هستم از تو هستم درنگر از چشم لطفم

يعني آور از ميان بحر محنت بر کنارم

 

التماس دعا

متن کامل این قصیده زیبا در کتاب دیوان اشعار استاد صغیر اصفهانی چاپ هجدهم صفحه 79  موجود می باشد.



دوستان می توانند جهت خرید کتابهای دیوان اشعار و مصیبت نامه ی استاد صغیر با شماره های زیر تماس بگیرند یا ایمیل بزنند:

فروشگاه صغیر: 34459451-031

محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876

msaghira@gmail.com


یا علی مدد



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 4807
امتیاز به مطلب:

چاپ جدید دیوان اشعار مرحوم استاد شکیب اصفهانی

 

مرحوم استاد شکیب از شعرای زبردست وصاحب سبک معاصر اصفهان بود که اشعار زیادی در قالبهای مختلف شعری مانند قصیده،غزل،رباعی،قطعه،مثنوی ومسدّس سروده است و در این میان شهرت قصائد زیبای استاد شکیب بیشتر از سایر اشعار ایشان است.

موضوع اشعار ایشان بیشتر در مدح و منقبت و ذکر مرثیه ی چهارده نور مقدس سلام الله علیهم اجمعین و در مرتبه ی بعد،بهاریه ها،حکایات،ساقی نامه ها،ماده تاریخ ها و اشعار پندآمیز است.


بقیه در ادامه مطلب...


مختصری از زندگینامه و احوالات مرحوم شکیب از زبان فخرالذاکرین مرحوم مرشد حسین پنجه پور و نوشته ی آقای مرتضی عابدینی:

"سخن گفتن از کسی که شاعر است و مرد سخن،کاری است سخت.به ویژه چهره ای که هم نامدار باشد و هم در پی وصل به طریق الوهیت و معرفت اهل بیت (ع).حرف از کسی است که پیوسته سر در این دو معرفت داشت.طریق الهی و محبت اهل بیت (ع).

سخن از بنده سر در فرمان و شاعر سوخته جان،شکیب اصفهانی است.آنکه حلاوت شعر را به صداقت اندیشه آمیخته بود و در هر انجمن شمع محفل سوته دلان بود.

شکیب این شاعر شیرین سخن اصفهانی در سال 1284 در محله ی قدیمی خوابجان(مدرس کنونی) در خانه ی پدر کشاورزش محمدحسین بر کناره ی باغ سیدمیرزا دیده بر این جهان گشود.نام او محمدرضا شد.

از کودکی گذشت و در جوانی پیشه ی قلمزنی اختیار کرد،اما جان پردرد او سودای سوادی دیگر داشت.از این رو در بیست سالگی وارد مدرسه علمیه ی ملاعبدالله واقع در بازار بزرگ شهر اصفهان شد.اما متاع بارز جان او خریدار و بازار دیگر می خواست.در مدرسه شاگرد<آیت الله ادیب بجنوردی>بود.از قیل و قال مدرس و مدرسه حالی حاصل اش نشد.سر سودائی اش،او را به سوی دیگر می کشید که باید به زبان می آورد آنچه در دل داشت.شاعری آغاز کرد و برای دریافت این فن شریف به محضر شاعر توانا<مصطفی قلی خان>متخلص به <سینا> راه یافت.

شکیب در تمام طول زندگانی اش مداح محبوب خود بود،آنکه دلیل راه و دوای دل دردمندانه اش بود،دلیل و دوای او امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)بود.او چنان سوخته ی این محبت شد که هرچه می گفت ثنای اهل بیت (ع) بود و چون گدائی درگاه این خاندان اختیار کرد جز به اکرام اولیاء از آن مائده ی آسمانی به چیز دیگری رضایت نمی داد.

او طبعی بلند داشت که فخر خود،فقر را به چیزی نمی فروخت و چنان زیست که می خواست،در عبودیت و بندگی در مهرورزی و معرفت،و سرانجام این شاعر در مشعر شناخت در بیست و هشتم شهریورماه هزارو سیصد و شصت و یک،برابر با دوم ذیحجه 1402 فرمان یافت و مرغ جانش از تخت بند تن رها شد و پیکر او در جوار یاران و دوستان رفته اش در تکیه خاتون آبادی به خاک تخت پولاد سپرده شد،روحش شاد و روانش پاک باد."

 

در زیر قصیده ی زیبائی از مرحوم استاد شکیب را که در مدح ساقی کوثر و شافع روز محشر مولانا علی ابن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه سروده شده است تقدیم شما عزیزان می نمائیم:

 

به مشام جان ز صبا رسد چو شمیم موی تو یا علی/دل بینوا به نوا رسد ز نسیم کوی تو یا علی

من و مهر ساقی مه لقا که به صوت مطرب خوش نوا/به سبوکشان می جانفزا دهد از سبوی تو یا علی

دل عاشقان دل عارفان همه همنوا همه همزبان/ز طریق دیده بوَد روان پی جستجوی تو یا علی

چه در این جهان چه در آن جهان ندهم به دولت جاودان/به سرای دل به سریر جان نظری به روی تو یا علی

به کنشت و کعبه به کیش من به یقین رسیده ز شکّ و ظنّ/بنموده مومن و برهَمن همه رو به سوی تو یا علی

نه عجب از این دل ذوفنون که ز راه دیده رود برون/به هوای سلسله ی جنون ز کمند موی تو یا علی

رخ گل ز جلوه به گلسِتان شده باب طیع جهانیان/به نظاره گه چو دهد نشان خط رنگ و بوی تو یا علی

به یسار اهل یمین رسد به قبول اهل یقین رسد/اثری به خلد برین رسد چو ز طبع و خوی تو یا علی

به جزا ز قهر خدا اگر شرری زبان زند از سقر/تَف آن شراره زند شرر به دل عدوی تو یا علی

گل باغ دین به صفا رسد به کمال نشو و نما رسد/چو بر آن ز عین عطا رسد نم جوی آب تو یا علی

چو کف تو کان سخا بوَد چو ید تو عقده گشا بوَد/به قلوب شاه و گدا بوَد همه آرزوی تو یا علی

به تمام عرصه ی کن فکان نبود سری که به شوق جان/نشود به حلقه ی صولجان به اراده گوی تو یا علی

نظری که دیده به هر زمان رخ روشن تو به هر مکان/شنود ز هر که به هر زبان همه های و هوی تو یا علی

چو ز قدرت تو کمال حق چو ز صولت تو جلال حق/بنموده جلوه جمال حق ز رخ نکوی تو یا علی

ز شکیب خسته روا بود که تو را مدیحه سرا بود/چو مراد او ز ثنا بود همه گفتگوی تو یا علی

 

التماس دعا

 

با توجه به اینکه به خاطر برخی مشکلات دیوان استاد شکیب چند سالی به طبع نرسیده بود،لذا موسسه انتشاراتی مشعل به همراه انتشارات صغیر این کتاب فاخر را در سال 1386 مجددا در 384 صفحه چاپ نمودند و اکنون در اختیار علاقمندان به شعر و ادب فارسی به خصوص عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می باشد.

 

مشخصات دیگر دیوان شکیب:

مقدمه ی مرحوم استاد جلال الدین همائی

دارای فهرست اشعار

ویراستار: مرحوم رضا صغیر متخلص به سعید(فرزند مرحوم استاد صغیر اصفهانی)

قیمت: 180000 ریال

 

دوستان می توانند جهت خرید کتاب دیوان اشعار استاد شکیب با شماره های زیر تماس بگیرند یا ایمیل بزنند:

فروشگاه صغیر: 34459451-031

محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876

msaghira@gmail.com

 

یا علی مدد



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 4426
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive

به مناسبت سیزده رجب و ظهور یگانه ی دهر،ممسوس فی ذات الله،امیرالمومنین، امام المتقين ، يعسوب الدين و مولي الموحدين حضرت مولانا علی ابن ابیطالب روحی و ارواح العالمین له الفداء از عالم غیب در شهود و از وحدت حق به کثرت خلق،قصیده ی بسیار زیبا از مرحوم استاد صغیر اصفهانی رحمت الله علیه را به پیشگاه با عظمت حضرت صاحب العصر و الزمان،اعلی حضرت بقیت الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف تقدیم می نمائیم.


در تهنیت عید مولود مسعود امیرالمومنین علی علیه السلام


حجاب جان دریدم تا رخ جانانه پیدا شد
شکستم این صدف تا آن دُر یکدانه پیدا شد

به جانان کس نمی دانست رسم جانفشانی را
به پای شمع،این بی باکی از پروانه پیدا شد


بقیه ی شعر در ادامه ی مطلب...



مرا آن لحظه برد از دست تاب می به میخانه
که عکس روی ساقی در دل پیمانه پیدا شد

ببخش ای شیخ ما را،گر برون رفتیم از مسجد
ز مسجد آنچه می جستیم در میخانه پیدا شد

به رغم عاقلان،دیوانگان رستند از دنیا
بلی اسرار عقل از مردم دیوانه پیدا شد

ز هم باید کنند اهل جهان رفع پریشانی
به تنها این صفت در کار زلف از شانه پیدا شد

خدا را ار همی جوئی برو با بی خودان بنشین
اگر گنجی بدست آمد،هم از ویرانه پیدا شد

بنای خانه کعبه خلیل الله نهاد اما
علی در کعبه ظاهر گشت و صاحبخانه پیدا شد

 

نه تنها کارپرداز زمین شد در زمین ظاهر

که هم دائرمدار طارم نه گانه پیدا شد

به ما شد فرض چون پروانه گرد کعبه گردیدن
که آن شمع حقیقت،اندر این کاشانه پیدا شد

طلسم لا شکست و دیو رفت و سحر شد باطل
کلید گنج الا الله را دندانه پیدا شد

بگو با عاشقان طی گشت هجر و گاه وصل آمد
بیفشانید جان بر مقدمش جانانه پیدا شد

هویدا گشت اسرار "یدالله فوق ایدهم"
ز قدرتها که از آن بازوی مردانه پیدا شد

جهان تاریک بود از جهل،لیک از پرتو عرفان
منوّر گشت چون آن ناطق فرزانه پیدا شد

به حبّ و بغض او ایمان و کفر آمد عیان یعنی
مرام آشنا و مسلک بیگانه پیدا شد

"صغیر" از اشتیاق کوی او دارد همان افغان
که در هجر نبی از اُستُن حنانه پیدا شد

 

التماس دعا

 

متن کامل این قصیده در کتاب دیوان صغیر اصفهانی چاپ هجدهم صفحه 40 موجود می باشد.

 

دوستان می توانند جهت خرید کتابهای دیوان اشعار و مصیبت نامه ی استاد صغیر با شماره های زیر تماس بگیرند یا ایمیل بزنند:

فروشگاه صغیر: 34459451-031

محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876

msaghira@gmail.com

یا علی مدد






نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 3151
امتیاز به مطلب: onetwothreefourfive


ضمن عرض تبریک و تهنیت به مناسبت فرارسیدن عیدالله الاکبر،عیدالاعیاد،روز پرده برگرفتن شاهد الست از رخ،روز مستی بلی گفتگان روز الست،روز جلوس  پادشاه کشور هستی به تخت شاهنشاهی و روز ناامیدی معاندان از دین به محضر آقا بقیت الله الاعظم صلوات الله و سلامه علیه و همه ی محبین و شیعیان حضرتش،قصیده ی غدیریه در مدح امیرالمومنین مولا علی علیه السلام را از مرحوم استاد صغیر اصفهانی رحمت الله علیه تقدیم شما عزیزان می نمائیم:

 

قاصد آمد دوش از وی نامۀ دلبر گرفتم

بهر ایثار رهش از جان خود دل برگرفتم

 

نامه را بوسیدم و بوئیدم و بر سر نهادم

بارها خواندم ز سر تا پا و باز از سرگرفتم


بقیه ی شعر در ادامه ی مطلب...


تا سحر چون شمع بودم گاه گریان گاه خندان

رفت خواب ازدیده،ترک بالش و بسترگرفتم

 

نامه از اشکم چو زلف یار و روز من سیه شد

آخرالامر آستین حائل به چشم تر گرفتم

 

آمدم از خانه بیرون هر طرف رفتم شتابان

هرکه را دیدم سراغ از آن پری پیکر گرفتم

 

بر در دِیری رسیدم از مُغان جمعی بدیدم

ناله از دل برکشیدم جا در آن محضر گرفتم

 

خلوتی دربسته پیری داد از شفقت نشانم

سوی آن خلوت دویدم حلقۀ آن در گرفتم

 

هی زدم آن حلقه بر در هی خروشیدم مکرّر

تا اثر از آن خروش و نالۀ بی مَر گرفتم

 

باز شد در،آن سمن بر پای تا سر شد مصوّر

در تماشا کام دل از آن نکومنظر گرفتم

 

حلقۀ زلفش ز بس در من تصرّف کرد گفتی

در کمند افتاده یا جا در دل اَژدَر گرفتم

 

سجده بردم پیش محراب دو ابرویش پس آنگه

بهر قتل منکِر حُسنش به کف خنجر گرفتم

 

مستی چشمش بدیدم حالتی در من عیان شد

کز کف ساقی تو گفتی پُر زِ مِی ساغر گرفتم

 

شکّرین لعل لبش چون غنچۀ گل گشت خندان

ز ان حلاوت من نظر از چشمۀ کوثر گرفتم

 

خال هندو بر رُخ چون آذرش دیدم ز داغش

سوختم آن سان که گفتی جای در آذر گرفتم

 

با زبان جذبه از من رونمائی خواست بَر وِی

دین و دل ایثار کردم تَرک جان و سر گرفتم

 

مات ماندم بر جمالش محو گشتم در جلالش

از جهان گفتی مکان در عالَم دیگر گرفتم

 

گفت هان عید غدیر آمد سرودی تازه برگو

من به خود بازآمدم پس خامه و دفتر گرفتم

 

اندر آن حالت که دستم مانده بود از کار،دستی

خوش برآوردم ز شوق و دامن حیدر گرفتم

 

آن شهنشاهی که تا گشتم غلام آستانش

در جهان باج شرف از سروران یکسر گرفتم

 

قوّت جبریل را کردم ز وِی  تحقیق گفتا

هفت شهر لوط را من بر سر شهپر گرفتم

 

گفتمش یاللعجب این قوّت و قدرت که دادت

گفت از پیرم علـی،بر هم زن خیبر گرفتم

 

کعبه را گفتم که دادت این مقام و این صفا را

گفت این رُتبَت من از میلاد آن سرور گرفتم

 

چرخ را گفتم چه باشد اخترانت گفت روزی

وام از ارض نجف مُشتی دُر و  گوهر گرفتم

 

گفت پیغمبر نهادم عترت و  قرآن پس ازخود

من به قرآن دامـن بن عمّ پیغمبر گرفتم

 

یا علی کوچکترین ذرات خورشید وجودت

خود منم کز روشنی ره بر مَه انور گرفتم

 

مه جهان روشن کند،من دل،ز خاک آستانت

هر دو بگرفتیم نور اما من افزونتر گرفتم

 

من "صغیر" ناتوان استم که مدح حضرتت را

پیشۀ خود ای ولـیّ اعظم اکـبر گرفتم

 

حاجتی دارم چو حاجات دگر آن را برآور

تا بگویم باز از نخل سعادت بَر گرفتم

 

 

التماس دعا

متن کامل این شعر زیبا در کتاب دیوان استاد صغیر اصفهانی چاپ هجدهم صفحه ی 80 موجود می باشد.

 

دوستان می توانند جهت خرید کتابهای دیوان اشعار و مصیبت نامه ی استاد صغیر با شماره های زیر تماس بگیرند یا ایمیل بزنند:

فروشگاه صغیر: 34459451-031

محمد صغیرا(نوه ی مرحوم استاد صغیر اصفهانی):09131288876

msaghira@gmail.com

یا علی مدد



نویسنده: مديريت تاریخ: جمعه 7 ارديبهشت 1403 | rss | نظرات (0) |بازدید : 2703
امتیاز به مطلب:
[««][1][2][3][4][5][6][»»]